بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته گذشته :
بازدید ماه گذشته :
بازدید سال گذشته :
کل بازدید :
تعداد کل مطالب : 211
تعداد کل نظرات : 0
این داستان:رزمvirus و رستم
كنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو
كه اسفنديارش يكي disk داد بگفتا به رستم كه اي نيكزاد
در اين diskباشد يكي fileناب كه بگرفتم از site افراسياب
چنين گفت رستم به اسفنديار كه من گشنمه نون سنگك بيار
جوابش چنين داد به رستم طرف كه من نون سنگك ندارم به كف
برو هال مي كن بدين disk هان! كه هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه اش
چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دكمه power اش
دگر صبر ارام و طاقت نداشت مران disk را در driveاش گذاشت
نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت يكي list از root ديسكت گرفت
در ان disk ديدش يكي file بود بزد enter آنجا و اجرا نمود
كز ان يك demo شد پس از ان عيان ابا فيلم و موزيك و شرح و بيان
به ناگه چنان سيستمش كرد hang كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگر باره reset نمود همي كرد هنگ و همان شد كه بود
تهمتن كلافه شد و داد زد ز بخت بد خويش فرياد زد
چو تهمينه فرياد رستم شنود بيامد كه ليسانس رايانه بود
بدو گفت رستم كه همه مشكلش وز ان disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قيچي و ريش يكي ديسك bootable آورد پيش
يكي toolkit اندر ان disk بود بر اورد ان را و اجرا نمود
همي گشت toolkit هارد اندرش چو كودك كه گردد پي مادرش
به ناگه يكي رمز virus يافت پي حذف امضاي ايشان شتافت
چو virus را نيك بشناختش مر از boot sector بر انداختش
يكي ضربه زد بر سرش toolkit كه هر بايت ان گشت هشتاد bit
به خاك اندر افكند virus را تهمتن به رايانه زد بوس را
چنين گفت تهمينه با شوهرش كه اين بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خريت مكن ز رايانه اصلا تو صحبت مكن
قسم خورد رستم به پروردگار نگيرد دگر disk از اسفنديار
برچسبها :
8 دی 1391 - 11:14 |